Sonntag, 19. Juli 2020






فریار اسدیان

تابستانی داغ و آتشین در راه است


نامهٔ موسوی خویینی ها که نزدیکی اش به مسکو راز پیدایی ست، در حقیقت رویگردانی مسکو از نوکرِ دیگر خود، علی خامنه ای است. خویینی ها، در نامه اش، خامنه ای را مسئول همهٔ نابسامانی ها امروز ایران به شمار آورده است. جغرافیای سیاسی امروز ایران و منطقه، نمی تواند سرانجامی جز حذفِ زودرس خامنه ای و یا نابودی حکومت اسلام در ایران را در پی داشته باشد. روسیه، از چین به خاطر توافقنامهٔ استراتژیک آخوندها با این کشور، دلِ خوشی ندارد و هرگز نمی تواند منافع خود را در جهان و در منطقه، فدای سیاست های ماجراجویانهٔ مشتی آخوند نادان بکند. افزون بر این، فروش بخش استراتژیکِ ایران به چین، نه تنها با منافع روسیه در تضادی ژرف قرار دارد، بلکه همچنین حیثیتِ فروریختهٔ روسیه را در منطقه با بحرانی ژرفتر روبرو می کند و در آینده نیز خواهد کرد. کمترین چشم داشتِ پوتین از نوکر روسیه، یعنی از خامنه ای این بود که متنِ قلابی توافقنامه را در پیوند با فروش جنوب کشور به چین، تحویل دستگاهِ پوتین ندهد.
آشکار شدن توافقنامهٔ بیست و پنج سالهٔ خامنه ای با چین، در واقع، پاسخ خامنه ای است به نامهٔ موسوی خویینی ها و به شخص پوتین که البته نمی تواند بدون عقوبت بماند.
چنین به نظر می رسد که حذف خامنه ای و یا حکومت اسلام در ایران، کلید خورده است و باید پیش از رسمی شدن توافقنامه به سرانجام محتوم خود برسد. به نظر می رسد که روسیه نه تنها پشت خامنه ای و حکومت آخوندها را خالی کرده است، بلکه در همراهی با آمریکا و اسرائیل مصمم است خامنه ای را به حضیض ذلت بکشاند؛ چنانکه بمب باران پایگاه های موشکی و اتمی آخوندها، از نشانه های بارزِ همراهی روسیه و اسرائیل هستند. وقتی ترامپ از تابستانی داغ سخن می گوید که رژیم را به آتش خواهد کشید، در حقیقت بیان کنندهٔ اراده ای است که از توافق قدرت ها بر سر حذف خامنه ای و یا در نهایت نابودی رژیم، سرچشمه گرفته است.
امروز منافع مردم و کشور با تمام نیروهای برانداز در منطقه و جهان، تنگاتنگ به هم گره خورده است. اما منافع دراز مدت مردم و کشور ایران که باید همه کشورهای جهان را مجاب کند، تنها در میدان ایرانیگری ست که می تواند تضمین کنندهٔ آیندهٔ ما باشد و پایهٔ مسامحه و مدارای سیاسی ما با جهان. تنها در این میدان است که ایرانیان می توانند منافع دراز مدت کشورهای متروپل را که لزومن نباید هماهنگ با منافع دراز مدت ایران و ایرانی باشد، به نیکی اداره کنند و پیروز امروز و فردا باشند.

ایرانیگری، یعنی برجسته کردن فرهنگِ ایران در همهٔ زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که معاصر هستند و همخوان با منشور جهانی حقوق بشر.
به هر حال، تابستانی داغ و آتشین در پیش است.
همین.

۱۸. یولی ۲۰۲۰


Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen